چشم آلوده کجا...
چشم آلوده کجا ؛ ديدن دلدار کجادل سرگشته کجا ؛ وصف رخ يار کجا
سر عاشق شدنم لطف طبيبانه توست
ور نه عشق تو کجا ، اين دل بيمار کجا
کاش در نافله ات نام مرا هم ببري
که دعاي تو کجا ، عبد گنهکار کجا
نیکی و بدی
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است